loading...
آسمون آبی
محمد بازدید : 8 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)


دفتر مشق شبم را خط زد

پاک کن بیهوده است

اگر این خطها را پاک کنم

جای آنها پیداست

ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست!

تو بگو!

من کجا حق دارم

مشق هایم را

روی کاغذهای باطله با خود ببرم؟

می روم

دفتر پاکنویسی بخرم

زندگی را باید

از سرِ سطر نوشت!

محمد بازدید : 10 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)
 

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم

شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم


شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست

باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم

 

هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد

این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم

  

شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را

می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم

  

یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود

گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم

محمد بازدید : 10 جمعه 28 تیر 1392 نظرات (0)
 

به نام خدا

 

نامه ای به پسر شهید احمدی روشن...

 

نامه ای از کسی که 19 سال پیش مثل امروز تو بود
سلام علی جان! چقدر بزرگ شدی در کمتر از یک ثانیه، علی جان از امروز همه تو را با یک پسوند و پیشوند خواهند شناخت، تو فرزند شهیدی و این یعنی بابایت از خودت مهم تر می شود در تمام زندگیت خیلی سخت است که کسی نباشد که تا دیروز بود، اما از امروز بابایی داری مهربان تر از همه ی باباهای عالم بابایی که داشتنش به تمام تحقیرهای عالم می ارزد، بابایی که نگاه سنگین به یتیمی را از سرت بر می دارد
علی عزیز! خیلی ها با تو مهربان نخواهند بود، همانطور که با بابایت نبودند، این روزها تو آنقدر کوچکی که معنی سهمیه را نمی فهمی، معنیه معاف شدن از خدمت را نیز، این ها همه ی آن چیزی است که فرداتر دیوانگانی جای خالی بابا مصطفی را با آن متر می سنجند. راستی آماده باش بزرگ تر که شدی باید جواب محکمی برای این پرسش داشته باشی که بابایت حقش بود که بکشندش، علی عزیز، همه ی این ها به این می ارزد که بابایی داری که می توانی در همه ی جاهای خوب با او حرف بزنی، بابایی که شب های قدر کنارت بنشیند، بابایی که در حرم امام رضا دستت را بگیرد. بابایی که بشقاب خالی اش سر سفره ی افطار تمام اجر روزه ات باشد. بابایی داری که یک روز تو از او پیر تر می شوی، و البته بابای دیگری که بهترین بابای دنیاست
راستی علی جان، یک عکس خیلی خوشگل از بابا مصطفی قاب شده نگه دار برای شب عروسی ات در مراسم لازم می شود. آن روزی که نبودش را خیلی احساس می کنی خیلی.و آخر، مواظب مادرت باش . . . هیچکس برایش علی نمی شود...


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شما طرفدارکدام خواننده هستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 153
  • کدهای اختصاصی
    script language='javascript' src='http://ads.gharreh.com/show_popup.php?user=aminsenator'>